می خواهمت به طعم بوسه های باران بر حریر آبی عشقمان و نقش می زنم
نگاهت را بر تندیس بیقرار دل هر شب رویای
شبانه ام لطافت واژگان توست که می بارد بر شروع فصلها تنهایی
که شاید آسمان سهم مرا بیدار باران کند در حوالی چشمهای آشنایی
شاید کمی مرا نیز بخوانی به لطافت باران عشق ات
:: برچسبها:
دلنوشته چشمان بی فروغ,
|